توسط دکتر شادمند

لایه فیزیکی 

کلا دو مسیر داریم:Downlink,Uplink

داون لینک در فرستنده و و اپلینک در گیرنده

اولین مرحله
Randomization
می باشد

  در یک جاهایی صفر اضافه میکنه و در یک جاهایی بطور تصادفی یک

در واقع وقتی چند تا یک پشت سر هم دید یه صفر اضافه میکنه

عکس این عمل در گیرنده اتفاق میفته
بهش میگیم
Derandomization

این کل لایه فیزیکیه

بلوک دوم بلوک
Encoding 
هست

اگر در اثر نویز دیتا دچار خطا بشه توسط گیرنده با استفاده از این بلوک شناسایی میشه

الگوریتم کدینگ روی دیتا انجام میشه و در انتهای دیتا یک کدی قرار میگیره که از خود دیتا بدست اومده 
گیرنده از روی همین کد بدست اومده می فهمه که داده ای دریافت شده خطا داره یا نه

روشهای متعددی وجود داره که اگه درس coding ارایه شد اونجا به دوستان خواهم گفت

عموما از روش crc استفاده میشه

این روش پایه اش به این صورته که دیتا رو تقسیم باینری میکنه به یک عدد و باقیمانده هرچی شد میچسبونه به اخر دیتا و میفرسته

گیرنده با مقایسه اون قسمت اخر میفهمه که داده دچار خطا شده یا نه

تو encoding عموما از crc و hec و fecو reed solomon و convolutional استفاده میشه

Checksum 
که اضافه میشه بهش بیت توازن هم میگیم

این crc از تقسیم بدست میاد و چک سام تقسیم نمیخواد

(FEC(Frame error check

 ,(HEC(Header error check

ما برای کدینگ از چند روش استفاده میکنیم

کدینگ یک دوم

دو سوم

سه چهارم

پنچ ششم

هفت هشتم

کدینگ یک دوم یعنی از دو بیت یک بیت شامل دیتا و یک بیت شامل کدینگ هست

یا مثلا هفت هشتم یعنی از هشت بیت هفت بیتش دیتا و یک بیتش مال کد هست

بقیه هم به همین صورت

اگر سرعت نیاز داشته باشیم هفت هشتم بسیار سریعتره اما اگر ضریب اطمینان اگر منظورمون باشه یک دوم بهتره

پس بجای اینکه بگیم کدوم بهتره میگیم چی میخوایم؟اگر ضریب اطمینان بخوایم اولی و اگر سرعت .. اخری

بلوک بعدی
Interleaving 
هست

در محیط با خطای زیاد استفاده میشه

در وایمکس موبابل با سرعت بالا یا مکالمه در زیرزمین خطا به قدری میره بالا که انکدینگ نمیتونا کاری بکنه

تو این روش دیتارو کاملا بهم میریزیم
حسن این کار چیه؟

ببینید فرض کنیم ۵۰۰ بیت بخاطر نویز خراب بشن اگه این بلوک رو نداشته باشین این ۵۰۰ بیت پشت سر هم میفته و دیتا غیر قابل بازسازی هست اما اگر بهم بریزیم به هر دیتای خاص مثلا ۵ بیت خطا میرسه که توسط coding قابل تشخیص و قابل تصحیح هست

تو coding اضافه میشه معمولا تو شبکه های مبتنی بر سیم interleaving وجود نداره

جالبه یه چیز رو بدونین
سرعت ارسال وایمکس برای یک موبایل در حالت حرکت تا ۱۲۵ کیلومتر بر ساعته

یعنی شما با گوشی تون در داخل یک ماشین در حال حرکت هستین اگر سرعت بیش از ۱۲۵ کیلومتر بر ساعت باشه نمیتونین چیزی ارسال کنید یا دریافت کنید

میرسیم به 
Symbol mapping

Symbol mapping
یعنی بکار بردن روش های مدولاسیون

ما تو مخابرات چند نوع مدولاسیون داریم:

اولی
Bpsk

تو این روش ۱ تبدیل میشه به یک موج سینوسی با فرکانس و دامنه مشخص اگر صفر باشه تبدیل میشه به یک موج سینوسی با همان فرکانس اما با فاز ۱۸۰

دومی 
QPSK

هر دو بیت دیتا که چهار حالت میتونه داشته باشه تبدیل میشه به سیگنالی که تو صفحه در چهای جای مختلف هست

تو هر ناحیه مختصات یک ضربدر در نظر بگیرید

در روش 64qam هر شش بیت میشه یک سمبل

و اخری
16Qam

اگر دنبال سرعت باشیم از 64qam استفاده میشه

Bpsk
از همه قوی تره اما سرعتش از همه پایین تره

چرا مقاومت 64qam کمتره یا چرا خطاش بیشتر؟

بهتره اینجوری بگیم که 64qam یعنی ۱۶ تا نقطه تو هر ناحیه مختصات

نسبت به bpsk
که تو هر ناحیه فقط یکی میفته 
اگه مقایسه بکنید فاصله دیتاها به هم نزدیکه واسه همین بیشتر دچار خطا میشه